درک تعادل و وزن بصری در ترکیببندی

در عکاسی، تعادل زمانی رخ میدهد که عناصر عکس شما به شیوهای مرتبشده باشند که احساس طبیعی و خوشایندی به چشم منتقل کنند. یک ترکیب متعادل، احساس هماهنگی را به وجود میآورد درحالیکه یک ترکیب نامتعادل اصلاً جذاب و خوشایند نیست. هر عنصری در عکس یک “وزن بصری ” دارد که وزن بصری در ترکیببندی با عناصری مانند اندازه، کنتراست، رنگ، تن و بافت در ارتباط است. برای داشتن تصویری متعادل، باید این عناصر را کنار هم قرار دهید تا وزن هیچ بخشی بیشتر از دیگری نباشد. در این مقاله قصد داریم نگاهی بر انواع مختلف تعادل، عوامل تأثیرگذار بر آن و نحوه متعادل کردن عکس با استفاده از وزن بصری بیندازیم.
وزن بصری در ترکیببندی
وزن بصری در مورد سنگینی یا سبکی عناصر در ترکیببندی صحبت میکند. وزن بصری و تعادل ارتباط بسیار نزدیکی با هم دارند و بهکار گیری درست آنها در عکس باعث ترکیب بندی درست و موثری میشود.
تعادل متقارن
تعادل متقارن که تعادل رسمی نیز نامیده میشود، سادهترین و واضحترین روش برای ساختن عکس شماست. بهسادگی عناصر را در عکس خود مرتب کنید بهطوریکه در مرکز تقارن باشند.
مرسومترین روش این است که عکسهایتان را با تقارن افقی مرتب کنید، اما تقارن عمودی ترکیب قویتری ایجاد خواهد کرد.
عناصر صحنه لازم نیست یکسان باشند. تا زمانی که آنها ازنظر وزن بصری و ظاهر کلی مشابه باشند، متعادل به نظر میرسند.
تعادل نامتقارن
تعادل نامتقارن گاهی اوقات تعادل غیررسمی نیز نامیده میشود، دسترسی به تعادل نامتقارن پیچیدهتر است اما بهطورکلی تصاویر جالبتری تولید میکند. تعادل نامتقارن دقیقتر از تعادل متقارن است اما به همان اندازه احساس هماهنگی به تصویر میدهد و بیننده را به مدت طولانیتری اسیر میکند.
هنگام مرتب کردن عکس بهصورت نامتقارن، سوژه اصلی را خارج از مرکز قرار دهید یا از یک تکنیک ترکیبی متفاوت مانند قانون سوم استفاده کنید. اگر از تصویر ایجادشده راضی نبودید، یک یا چند سوژه دیگر را در فضای باقیمانده قرار دهید.
این نقاط ثانویه تمرکز، توجه بیننده را به چیز دیگری جلب کرده و چشمهای آنها را بهطرف صحنه هدایت میکنند. آنها باید نسبت به سوژه اصلی وزن کمتری داشته باشند بهطوریکه بدون حواسپرتی، علاقه بیشتری را در بیننده ایجاد کنند.
تأثیرات وزن بصری در ترکیببندی
هنگامیکه عنصری را خارج از مرکز قرار میدهید، دارای یک وزن بصری میشود. مقدار وزن بصری در ترکیببندی به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله:
اندازه
شاید مهمترین عامل این باشد که اشیا بزرگتر نسبت به اشیا کوچکتر وزن بیشتری دارند و بهاینترتیب توجه بیننده را بیشتر جذب میکنند. بهطورکلی بهتر است سوژه اصلی خود را بزرگترین شیء قرار دهید و با اشیا کوچک، از آن حمایت کنید.
تن و کنتراست
آیتمهای تیرهتر نسبت به آیتمهای روشنتر وزن بصری بیشتری دارند. اگر سوژه شما تن روشنی دارد، اشیا تاریک و سایهها را منحرف کنید و در صورت لزوم برای حذف آنها، عکس خود را مجدداً قاببندی کنید. این امر بهویژه در عکاسی سیاهوسفید بسیار موردتوجه است.
مناطق دارای کنتراست طبیعی نیز بهطور طبیعی چشمان شما را جذب میکنند. وجود یک شی نورانی در پسزمینه تاریک یا برعکس، روشی عالی برای جذب کردن نگاه بیننده به سمت سوژه اصلی شماست.
رنگ و اشباع
رنگهای پررنگ و روشن، نسبت به رنگهای خنثی و کمرنگ بیشتر به چشم میآیند. قرار دادن یک رنگ متضاد در برابر پسزمینه یکنواخت، نقطه کانونی قویتری را در عکس شما ایجاد میکند.
فاصله کانونی
اشیایی که در فاصله کانونی هستند نسبت به آنهایی که در فاصله کانونی قرار ندارند وزن بصری بیشتری دارند. این امر جهت کاهش تأثیر عناصر ناخواسته در صحنه شما مفید است. برای کاهش حواسپرتی، عمق میدان را تنظیم کنید و توجه را به سوژه اصلی متمرکز کنید.
صورت و چشم
اگر عکس شما یک فرد را شامل شود، بینندگان بهصورت طبیعی مسیر نگاه او را دنبال خواهند کرد، زیرا طراحی مغز بهگونهای است که نخست بهصورت ها و چشمها نگاه میکند؛ بنابراین صورت و چشم وزن بصری بیشتری نسبت به دیگر عناصر صحنه دارند.
انواع انتزاعی تعادل در عکاسی
هنگامیکه به عکسی نگاه میکنید، تمامی عناصر تعادل ذکرشده در بالا بهصورت فیزیکی دیده میشوند، اما بهوسیله روشهای انتزاعی نیز میتوانید به تعادل برسید.
برای مثال، کنار هم قرار دادن اشیای مصنوعی در برابر صحنههای طبیعی، تفاوتهای آنها را برجسته میکند. شما میتوانید برای تأکید بر تخریب محیط طبیعی یا برای نشان دادن اینکه چگونه طبیعت راههایی را برای رشد حتی در مناطق شهری یا صنعتی پیدا میکند، از این عناصر استفاده کنید.
مبدأهای دیگر کنتراست و تعادل عبارتاند از کهن در مقابل مدرن، زندگی در مقابل مرگ، جوانی در مقابل پیری و دائمی در مقابل موقت. کاوش در این تمها به عکسهای شما معنای بیشتری میدهد.